بدیهی است آنچه در «آغاز» رستاخیز آریایی به نبرد، نیاز باشد به ترتیب زیراست:
– دستگاه بی نظم و گمیخته ای با نام جمهوری اسلامی باید از میان برود.
– خلافت امور بایستی از دست شارلاطان های بی دین و ایمان بیرون شود.
– نیروهای نظامی و نگاهبان کشور بایستی به هوش و خردکامی نیرومند باشند و شوند تا در گذر از سیستمی به سیستم دیگر از کیان کشور در برابر دست درازی دشمن پدافند کنند.
– قانونی مبتنی بر درد و ناآگاهی همگانی و همچنین برگرفته شده از سنتی غیر ایرانی بایستی باطل شود.
– آموزش و پرورشی استوار بر بی اعتنایی و فرقه گرایی از ریشه برانداخته شود.
– اقتصاد، فرهنگ، هنر یا بزبان ساده تر دستگاه پیشه ای برگرفته شده از طمع و زیاده خواهیِ بی مرز یا همان افراط و تفریط، متوقف شود.
– حقوق و واقعیتی جدا افتاده از حق و حقیقت زندگی بخوان عدل و داد میان مردم بازبینی و دگرگون شود…
تا چرخهای پیشرفت و آبادانی ایران عزیزتر از جان به چرخش درآیند تا آرام ولی پیوسته در راه نوسازی و فرشکرد مزدایی بخوان پرورش خردکامانه به پیش رویم.
امروز این امور در اندیشه ی آریاییان بخوان ایرانیان نقش بسته و پایدار است لیک راه کارهایی که از سوی فرزندان ایران داده می شود، به گواهی زمان، کارایی آرزو شده را ندارند، این به این معنی نیست که همه ی پیشنهاد ها نادرستند و بایستی از نو طرح شوند بلکه با اندکی پس و پیش کردن رویدادهای خواسته شده، می توان آنها را عملی کرد و به سر منزل مقصود رساند. ساده تر بگویم با تغییراتی در زمانبندی و اولویت آنچه خواهش است، آسانتر و بی شک می توان به اهداف دست یافت.
در همه ی گزینه های بالا، هم اندیشه ی خردمندانه هست و هم اندیشمند، هم نیروی کنشگر و صد البته هم زمان! دشمن می کوشد تا این چهار عنصر پایه ای برای پیروزی را از هم جدا کرده و ترفندهایش را هر روز بروز می رساند اما از آنجایی که دژآگاه است و پسادانش، هر چه می کند راه پیروزی را بر آریاییان کوتاه یا بهتر بگویم سهل و آسان می کند، هرچند که چشم های متوجه به نا کجا آباد توان دیدن ندارند!
سخن کوتاه کنیم: همه چیز مهیا است به غیر از گزینه ای که در ترتیب بالا هنوز به آن پرداخته نشده است یا به عبارتی جایگزینی برایش برگزیده نشده و آن چیزی نیست جز خلیفه ی ناخلف!!! امروز هر آنکه خود را تنها از زبان هوادارانش رهبر می نامد، چشمش را بر هستی و خرسندی همگانی بسته است و صد البته زمان را نیز از دست داده است. روشنتر بگویم یا در گذشته می زیید آنهم گذشته ای بی دین و خون آلود بخوان ارتجاع سیاه و سرخ یا در آینده ای موهوم و بی اخلاق بخوان رنگین کمانی گمیخته!
پس آریاییان بایستی در اجرای آنچه خواستِ خدایان است، با توکل و همراهی زمان، هر چه هوش و خرد و نیرو دارند به کار برده و زمام داری بخوان زمان داری از برای هدایت و رهبری کشور و مردم سپند ایران در این راه آسمانی بخوان رستاخیز، برگزیده و آرام آرام ذکر نامش کنند.
فرجام: خواهش دارم از اورمزد هر ویسپ آگاه و یزدان پاک و سپند که این بومِ کهن و زیبای آریایی را در راه آزادی از بند، راهنما و نگاهبان باشند.
#نبرد : پیکار و رزم تا پای جان از برای آزادی، آرامش، رامشن و خرسندی هر آنچه راست و نیکوست.
#همازوری ، اگر در تحقق و تدبیر گزینه های بالا دچار دشواری شدید، به ما نزدیک شوید که زمان در گذر است…